جنبش سندیکایی
و چهرههای آن
اتحاد کارگر بولتن کمیته روابط سندیکایی ایران در ادامه
رشته مقالههای خود در زمینه معرفی مبارزان و فعالان جنبش کارگری و چهرههای
درخشان جنبش سندیکایی کارگران ایران به یکی از شخصیتهای کمتر شناخته شده؛ مبارز
استوار سعادت زحمتکشان، فعال خستگی ناپذیر سندیکایی، قهرمان شهید عزت الله زارع
مبادرت میکند. نام، راه و مبارزه او همواره سرمشق فعالین پیگیر و راستین جنبش
کارگری میهن ما بوده و هست!
در تاریخ پُر افتخار جنبش کارگری ایران، عزت زارع را بیشتر
به عنوان یک فعال ثابت قدم و توانای سیاسی میشناسند. او علاوه بر این ویژگی، یک
مبارز مجرب و بسیار با هوش و آگاه سندیکایی نیز بود. زارع در سال 1307 در تهران
چشم به جهان گشود. از کودکی با رنج و فقر آشنایی یافت؛ ابتدا وارد ارتش شد. در
صفوف ارتش با مشاهده رفتار توهین آمیز فرماندهان و اطاعت کورکورانه به مخالفت و
اعتراض علیه بیعدالتی برخاست. در اثر همین اعتراضات دستگیر و به 1 سال حبس محکوم
گردید. در دهۀ بیست خورشیدی با اندیشههای نو و مترقی آشنا و به صفوف حزب طبقه
کارگر، حزب توده ایران پیوست. پس از کودتای 28 مرداد مدتها متواری بود. در همین
دوران بیشتر و نزدیکتر با زندگی و کار زحمتکشان ارتباط بر قرار نمود؛ به عنوان
کارگر در کارخانهها و کارگاههای مختلف به کار پرداخت. عزت زارع نخستین تجربههای
فعالیت سندیکایی و زیر و بم آن را همراه کارگران در زندگی روزمره کسب کرد و خیلی
زود به یک فعال آگاه، پُر کار و مسلط به مسایل سندیکایی بدل گردید.
تلفیق صحیح و ماهرانه مبارزه صنفی ـ سیاسی و حضور در
سندیکاهای موجود در دهههای 40 و 50 خورشیدی و تاثیر گذاری معنوی فوقالعاده
نیرومند بر فعالیت سندیکاها از زمره فعالیتهای به یاد ماندنی و درخشان این فرزند
آگاه تودههای کار و زحمت به شمار میآید. همین فعالیت خستگی ناپذیر منجر به تقویت
و تاثیر بینش صحیح طبقاتی در میان کارگرانِ عضو سندیکاهای آن دوره گردید. در دورهای
که جنبش سندیکایی سرکوب شده بود (پس از کودتای 28 مرداد) و با توجه به فضای آن
زمان و امکانات آن دوره معین امر مبارزه صنفی ـ سندیکایی بر پایه واقعیتهای عینی
سازماندهی میشد. فعالین آگاه و مجرب مانند عزت زارع از تمامی مراکز تجمع علنی
کارگران با دقت و حفظ ماهیت و مشی طبقاتی استفاده می کردند. بخشی از اعتصابهای
مشهور دهه 40 و 50 مانند اعتصاب سال 1342 کارگران ریسندگی و بافندگی زاینده رود
اصفهان، اعتصاب کارگران معدن سرب راونج قم در سال 1343، اعتصاب کارگران شرکت توان
بین در سال 1354، اعتصاب کارگران کارخانه فیروزه کرج در سال 1355 و چند نمونه دیگر
از جمله در اثر فعالیت خستگی ناپذیر سندیکالیستهای مجرب و استفاده از روزنههای
موجود آن زمان صورت گرفت. زارع و یارانش از جمله این فعالین بودند.
زارع به درستی و بر اثر تجربه و آگاهی ژرف خود از وضعیت
جنبش کارگری، علاوه بر تأثیر معنوی و همکاری همه جانبه با فعالین سندیکایی، در رشد
آگاهی طبقاتی کارگران و فعالین سندیکایی و ارتقاء سطح آگاهی و دانش سیاسی و
سندیکایی آنان بسیار کوشا بود. تشکیل هستههای مبارزه متشکل از کارگران از دیگر
خدمات این مبارز فراموش نشدنی جنبش کارگری میهن ماست. زارع به همراه یارانش نقش
بسیار فعالی در گسترش اعتصابهای کارگری سال 57 ـ 56 ایفا کردند. او با پیروزی
انقلاب با تمام توان در صف مقدم مبارزه قرار گرفت. تجربه و شایستگیهای سیاسی و
سندیکایش او را به یک رهبر توانای جنبش کارگری بدل ساخته بود. او پس از انقلاب به
عضویتِ کمیتۀ مرکزی حزبِ توده ایران – حزبِ طبقۀ کارگر ایران – درآمد. سر انجام در
سال 1361 توسط جمهوری اسلامی دستگیر و در زندان به شدت شکنجه شد. او هرگز در برابر
واپسگرایان تسلیم نشد و تا پایان عمر مقاوم و استوار باقی ماند. در سال 1367 در
جریان کشتار دستجمعی زندانیان سیاسی ـ فاجعه ملی ـ همراه یاران و هم زنجیران خود
اعدام شد. نام او همواره با افتخار و غرور در جنبش کارگری میهن ما زنده و جاودانه
است.
عزت زارع در زمینه شعر و ادبیات کارگری نیز فعالیت میکرد؛
چند شعر و مطلب طنز کارگری از او باقی مانده است.
نام و یاد او همواره زنده و جاودان خواهد بود.