یونان: فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری – کنفدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری عربی نشستِ عالی آغازگرِ ائتلافی نیرومند
دیدارِ نمایندگان فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری با گنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری کشورهای عربی
دیدارِ بلند پایه بین رهبری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری و کنفدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری عربی در روز 24 نوامبر 2013، در شهر آتنِ یونان، آغازگرِ تولدِ ائتلافی محکم و استوار بین دو سازمان برای تحکیم روابط بین اتحادیههای کارگری عربی و جنبش جهانی اتحادیههای کارگری بود.
شرکتِ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در کنفرانس زنان در آتنِ یونان
فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در سمیناری که توسط «فدراسیون زنان یونان (OGE)» و در رابطه با "تجاوزِ امپریالیستی در مدیترانۀ شرقی در وسطِ بحران اقتصادی سرمایهداری؛ خطرِ یک جنگ جهانی و موضع سازمانهای «فدراسیون دمکراتیک جهانی زنان (WIDF)»"، در تاریخ 24 نوامبر 2013 در آتنِ یونان برگزار گردید، شرکت کرد. نمایندگانِ تشکیلات زنان از اروپا، کشورهای عربی، شورای صلحِ جهانی، نمایندگان فدراسیون جهانی جوانان دمکراتیک (WFDY) و کمیتۀ یونانی برای تشنجزدایی و صلح در جهان نیز در این کنفرانس شرکت کردند.
نمایندگی فدراسیون جهانی سندیکاهای گارگری را «گیلدا چاکون براوو»، نمایندۀ «اتحادیۀ مرکزی کارگرانِ کوبا» در هیأت دبیران فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری، بهعهده داشت که با پیام زیر به شرکت کنندگان در گردهمایی خوشآمد گفت.
"رفقای گرامی:
به نمایندگی از طرف فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری میخواهم از «فدراسیون زنانِ یونان» برای فراهم آوردن این امکان برای شرکت در این رویدادِ مهم تشکر بکنم.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در تاریخ سوم اکتبر 1945، در پاریس تاسیس شد. تاسیس فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری نمایانگر آغازِ دورانِ جدیدی بعد از شکستِ فاشیسم توسطِ ائتلافِ کشورهای ضد-فاشیستی بود.
کارگران و نیروهای دمکراتیک آیندۀ جدیدی را برای جهان در این پیروزی میدیدند؛ آیندهای بدون امپریالیسم و سرمایهداری، که در آن توسعۀ آزادی، صلح، دمکراسی و کامیابی برای نوعبشر ممکن میشد.
بنابراین، ضرورت داشت که اتحاد کارگران و ملتهای ستمدیدۀ جهان برای دستیابی به هدفهای بشریت بنا نهاده شود.
از آغاز تاسیس، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری بهعنوان سازمانِ ضد-امپریالیستی، مدافع همبستگی جهانی کارگری و اصولِ طبقاتی باقی مانده است.
امروزه جهان به وضع چشمگیری تغییر کرده است؛ در اتحادیۀ کارگری جهانی جدائی بوجود آمده است؛ در حالیکه ما در کنار کارگرانمان هستیم، بعضی اتحادیههای کارگری از رفرمیسم دفاع میکنند و در کنار سرمایهداری قرار گرفتهاند.
سرمایهداری با سیاستهای نولیبرالی خود، با پیمانهای تجارتِ آزاد، انحصارات، انحصارهای چند-ملیتی، ناهماهنگی عظیم اقتصادی را در دنیا بهوجود آورده است. سرمایهداری نه جوابی به این بحران اقتصادی دارد و نه به جنگهایی که بوجود آورده است.
بدون شک بحرانِ مالی جهانی اثر شدیدِ دیرپایی بجا خواهد گذاشت. ولی بخصوص اثر قابل توجهی روی زنان داشته است. دستمزد زنانی که کار مشابه مردان را انجام میدهند و تعداد ساعات کار مساوی و شرایط یکسان با مردان را دارند، 77 درصد دستمزد مردان است.
زنان سریعتر از مردان گرفتار فقر میشوند؛ خشونت علیه زنان در حال افزایش است.
مطابق آخرین گزارش (2013) سازمانِ همکاری اقتصادی و توسعه در رابطه با چشم اندازِ اقتصادِ جهانی، بهبودِ بحران اقتصادی هنوز نا امید کننده است.
بعد از سالها ریاضت اقتصادی، موفقیتی در ایجاد اشتغال و بهبود اقتصادی نداشتهاند؛ بهعنوان مثال، برای سال آینده اقتصاد یونان از رکود خارج نخواهد شد و انقباض 1.2 درصدی خواهد داشت. بیکاری در منطقۀ اتحادیۀ اروپا، با رکوردهای منفی تازۀ 27.3 درصد برای امسالِ اسپانیا و 28 درصد برای سال آیندۀ آن، 28.4 درصد برای سال آیندۀ یونان و 11.1 درصد برای فرانسه، بهعنوان "مبرمترین چالش" شناخته شده است.
اقداماتی که یونان مجبور است در مقابل ضمانتِ بدهکاری خود انجام دهد، حملۀ ضد تورمی، یعنی باضافۀ سایر ابتکارها برای ریاضت اقتصادی، پائین آوردن موقعیتِ اقتصادی کارگران توسط کاهشِ دستمزدها، نرخ بیکاری بالا، افزایش سنِ بازنشستگی و کاهش حقوق بازنشستگی است. تمام این اقدامهای ضدکارگری در جهتِ از بین بردن پیروزیهای تاریخی کارگران یونانی است؛ بههمین جهت کارگران یونان در صف مقدم مبارزه در اروپا هستند.
از نظرِ تاریخی، زنان صفحههای درخشانی از مبارزۀ ما را نگاشتهاند؛ در مبارزات و اعتراضات پیگیری که در این کشور بهپیش برده میشود، زنانِ کارگرِ یونانی نقشِ رهبری کنندهای را بهعهده دارند. چون شرایط اقتصادی و زندگی زنان بهطور فزایندهای مشکلتر میشود، آیندۀ زنان خیلی نا معلوم است و آنها بدترین اثراتِ بحرانِ اقتصادیِ سرمایهداری را تجربه میکنند.
فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری به زنان بهخاطر شجاعتشان، به نیرو و تعهدِ کاملِشان در دفاع از جنبش عادلانه تبریک میگوید.
فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری همیشه اهمیت نقشی را که زنان در جامعه و در مبارزاتِ ما بازی میکنند تصدیق کرده است. هیچ پیروزی بدون شرکت زنان ممکن نخواهد شد؛ به همین خاطر فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری همراه زنان بوده و با آنها در صف مقدم قرار دارد.
حوادث 11 سپتامبر 2011، در خدمتِ افزایش جنگها بوده است. بهانۀ مبارزه علیه تروریسم امریکا، با کمک متحدینِ خود، در بعضی موارد بیثباتی بهوجود آورده است، و در بعضی کشورهای دیگری مانند عراق، افغانستان، مصر، سوریه، جمهوری دمکراتیکِ کره، ونزوئلا، کوبا، هندوراس، بولیوی، فلسطین بهطورِ عمیقی اثر گذاشته است.
امریکا 560 پایگاه نظامی در خارج از کشور دارد؛ خیلی از این پایگاهها میراث جنگ جهانی دوم هستند. این آمار واقعیتِ سیاهی را آشکار میکند؛ یکی از بنیانهای جنگها اشغال مناطقِ استراتژیک، جاهایی که بهاضافۀ سایر مواد، میشود تجارتِ اسلحه، مواد مخدر، منابع اقتصادی مثل نفت و گاز طبیعی را کنترل کرد؛ این نشان میدهد که چرا امپریالیسم امریکا در 6 قاره باقی مانده است.
بهانۀ مبارزه با تروریسم، جنگهای بشردوستانه، مأموریتهای صلح امریکا و متحدینِ آن، بهغیر از حملات نظامی و اشغال بعضی کشورها، باعث بیثباتی سیاسی و اقتصادی شده است. ولی واضح است که اهداف آنها اقتصادی است: نفت در خاور میانه و ونزوئلا؛ منابع طبیعی مثل گاز، چوب، و بهاضافۀ سایر مواد در امریکای لاتین؛ افریقا و سوریه میتوانیم بگوئیم که مشکل گاز طبیعی است.
میتوانیم مثالهای خاصی را ذکر بکنیم. از زمان پیروزی چاویزسم در ونزوئلا، اولویتِ امریکا بیثبات کردن این پروسه و احیای سیستم سرمایهداری، و در نتیجه کنترل بازارِ نفت این کشور بوده است. در موردِ کوبا، همراه با تهدید به اشغال مسلحانه و سوء قصد به جانِ رهبران انقلابی کوبا، امریکا محاصرۀ اقتصادی و مالی علیه کشور را بهمدتِ بیش از 52 سال حفظ کرده است.
امریکا ادعای مبارزه علیه تروریسم را میکند؛ در صورتیکه هنوز 4 کوبایی را که با تروریسم از خاک امریکا علیه کوبا و سایر کشورها مبارزه میکردند، بهمدت 15 سال است که در زندان نگاه داشته است. این با ادعای مبارزۀ امریکا علیه تروریسم متناقض است؛ و هدف اصلی آن سرنگون کردن انقلاب کوبا و سیستمِ سوسیالیستی آن است.
نمونۀ دیگر فلسطین است؛ امریکا با حمایتِ لجام گسیختۀ خود از اسرائیل، که بیشتر سرزمینهای فلسطینی را اشغال کرده است، مانع دستیابی آنها به استقلال و حق حاکمیتِ ملی میشود؛ این باعث کشته شدن هزاران برادر و خواهر فلسطینی شده است و نتیجتاً موجب ویرانی تقریباً تمام سرزمینهای ملی آنها گردیده است.
موقعیکه جنگها آغاز میشوند تلفات غیرنظامی مردان، زنان و کودکان بیشمارند؛ ولی زنان دوبار قربانی میشوند. بهعلاوۀ از دست دادن جان خود با مفاهیمی همچون ناموس یا انتقام، زنان مورد تجاوز جنسی، فیزیکی و قتل قرار میگیرند و همچنین بهعنوان ابزاری برای لذتِ سربازان اشغالی مورد استفاده قرار میگیرند.
چند نقلقولی از پیام فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا به دنیا در سال 2010: "استفاده از سلاحهای هستهای در یک جنگ تازه آخر بشریت را بههمراه خواهد داشت. کشورهای دنیا باید به حقِ زندگی هر ملتی و تمام خلقهای کرۀ زمین احترام بگذارند.
مطابق نوشتۀ البرت انشتین: "من نمیدانم چه نوع سلاحهایی در جنگ جهانی سوم بکار برده خواهند شد؛ ولی در جنگ جهانی چهارم چوب و سنگ بکار برده خواهد شد." میدانیم انشتین میخواست چه بگوید؛ و گفتۀ او صحت دارد، ولی کسی زنده نخواهد ماند که از چوب و سنگ استفاده بکند.
برای توجیه کشتنِ مردم بیگناه، رهبران سیاسی و نظامی امریکایی همیشه میگویند که تلفاتِ زیادی بوجود خواهد آمد.
در یک جنگ هستهای تلفاتِ زیاد، زندگی بشریت خواهد بود." پایان نقل قول.
ممکن است ایران، سوریه، مصر، فلسطین، و یا کشور دیگری باشد، ولی نتیجه یکسان خواهد بود؛ سیاست تجاوزکارانۀ امریکا در رابطه با کشورهایمان برای تصاحبِ منابع طبیعی ما از طریق جنگ فجیع، غیرانسانی و غیرمنطقی است. اگر تمام میلیونها دلاری که در جنگ بکار برده میشود برای حل مشکل گرسنگی در دنیا، برای ساختن خانههای بیشتر، بهداشت و منابع آب برای افریقا، و تولید کار بیشتر به کارگران بکار برده میشد، امروز واقعیت دنیا کاملاً فرق میکرد.
فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری، سازمان طبقاتی کارگری، متحد، ضد-امپریالیست، سازمانی با 86 میلیون عضو در 120 کشور جهان علیه هرگونه ابراز جنگ، تجاوز، اشغال یا دخالت در امور داخلی هر کشوری مبارزه میکند؛ علیه هرگونه ابراز تجاوزی به کارگرانی که از حقوق حقۀ خود استفاده میکنند مبارزه میکند؛ علیه گرایشات ضد اتحادیهای و ابتکارات ضد کارگری مبارزه میکند؛ علیه کمپانیهای چند ملیتی که سلاحهای گشتار جمعی تولید میکنند و میفروشند مبارزه میکند؛ علیه سیاستهای برتریطلبی امپریالیسم، علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی که به کاهش دستمزدها، بیکاری، تبعیض علیه زنان، علیه افزایش قیمت مواد غذایی مبارزه میکند؛ برای دسترسی به آب تمیز، برای دارو، برای آموزش و بهداشت رایگان بهعنوان حقوق بشری عمومی مبارزه میکند.
برای اجتناب از هرجومرجی که در صورت شکل گرفتن جنگ جدیدی احتمالاً به تمام نقاط دنیا گسترش خواهد یافت، همۀ آنهایی که علیه برتری امپریالیسم و جنگها مبارزه میکنند، همه وظیفه داریم که برای ساختمان سوسیالیسم راهی پیدا بکنیم، تا به سرمایهداری پیروز بشویم.
ما برای زندگی مبارزه میکنیم؛ برای صلح مبارزه میکنیم؛ برای دنیایی بهتر مبارزه میکنیم!!
از شما بسیار متشکرم"