پیمان آتن – بخش نخست
شانزدهمین گنگرۀ
فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری سندی را از تصویب گذرانده بود که در برگیرنده
چارچوب مبارزات سندیکایی در جهان معاصر است. این مصوبه پیمان آتن نامیده می شود و
در عین حال یکی از مهمترین و معتبرترین اسناد جنبش جهانی سندیکایی به شمار می
آید. اتحاد کارگر، بولتن کمیته روابط سندیکایی ایران، این سند را در چند بخش مجزا
و بهمرور انتشار میدهد. آشنایی و دسترسی فعالین سندیکایی به این سند مهم در
اوضاع کنونی میتواند مبارزه در راه احیای حقوق سندیکایی را با توجه به اهمیت آن
یاری موثر نماید. اینک نخستین بخش پیمانِ آتن مربوط به فصل "د" همزمان
با روز جهانی کارگر به خوانندگان ارائه میشود.
آماجهای ما
اصول فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری؛ نیازهای
معاصر و آماجهای مبرم:
اتحاد
طبقهٔ کارگر
یک پیش شرط لازم برای موفقیت مبارزهٔ
ما، تبلیغ و ترویج اتحاد طبقهٔ کارگر بدون در نظر گرفتن تفاوتهای مذهبی، نژادی، جنسیتی، زبانی یا
سیاسی است.
طبقهٔ کارگر در هر کشور و هر بخش صنعتی، و صرفنظر از اینکه
اتحادیهٔ صنفیاش به کدام مرکز اتحادیهای تعلق دارد، در مبارزه علیه سرمایه و
استثمار دارای منافع مشترک است. وظیفهٔ ما متحد
ساختن همهٔ کارگران در زیر پرچم اهداف مشترکمان است.
کارگران، وقتیکه بر اساس منافع طبقاتیشان
متحد باشند میتوانند کشاورزان فقیر، شاغلین آزاد و اصناف کوچک را با خود همراه
نمایند و متحدانی در مبارزه
با انحصارات و سرمایهٔ کلان داشته باشند. آنان میتوانند متحدین خود را برای
مبارزه بوجود آورند.
ما باید بخاطر داشته باشیم که مخالفین و دشمنان زحمتکشان نیز
برای رسیدن به اهداف خود، تلاش میکنند خود را زیر یک چتر متحد نمایند.
مشکلات امر «اتحاد» همیشه مورد بحث
قرار داشته و خواهد داشت؛ چرا که هر طبقهای خواستار یافتن متحدین جدید و تقویت
صفوف خود در مبارزه طبقاتی است. این اختلافات در همه سطوح و در تمامی مسائل مبارزه باقی خواهد بود. برای مثال معضل فلسطین را
مشاهده نمایید.
خلقهای فلسطین برای تحقق خواستههایشان و حصول به اهدافشان
خواهان اتحاد و یافتن ائتلافهای جدیدی هستند، هم زمان اسرائیل و ایالات
متحده نیز برای رسیدن به مقاصد
امپریالیستیشان بدنبال متحدان خود هستند. به مثال
کوبا توجه شود که کنفدراسیون عمومی کارگران کوبا (سی – تی – سی) تلاش میکند که متحدینی از اتحادیههای
امریکای لاتین برای دفاع از انقلاب کوبا را ایجاد
نماید، درحالی که
کنفدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری (آی- تی- یو- سی) سعی دارد که نیروها و متحدین خود را
بخرد و برای اهداف خود - علیه انقلاب کوبا - استفاده نماید .
بنابراین، این سئوال که «با کی و با چه
هدفی متحد شویم » همیشه مهم و عمده است.
در ۵ سال گذشته، فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری سعی
کرده است که اتحادیهها را بر اساس اقدامهای عملی بر ضد استثمار سرمایهداری
وعواقب بحرانهای اقتصادی آن متحد نماید. در روزهای اعتراض بینالمللی
که فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در سالهای
۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ برگزار کرد، نیروهای طبقاتی با درخواستهای اصولی و درست و صفوف
متحد در آن شرکت نمودند.
ورود اعضای جدید به
سندیکاها و صفوف مبارزه
با پذیرش اعضای جدید و بکارگیری آنان،
جنبش سندیکایی تودهای شده و تحرک و پویایی جدیدی در فعالیت و حیاتش ایجاد مینماید.
در دوره سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بسیاری از کارگران در کشورهای سرمایهداری اتحادیههای کارگری را ترک
کرده و در خانههای خود ماندند. ولی امروز، شدت بحران و
پیامدهای آن، بخش عمدهای از لایههای محروم و
زحمتکشان را به رادیکال شدن کشانده است و مایلند به طور فعالتری در
مبارزات مشارکت نمایند. مبارزات جاری و
عظیم در اروپا، آسیا و آمریکای لاتین این را تصدیق میکند.
لازم است که اعضاء و دوستان فدراسیون
جهانی سندیکاهای کارگری به مشارکت نسل جوان و زنان در اتحادیهها توجه نمایند. همچنین باید به
بخشهای جدیدی از زحمتکشان که تکنولوژی نوین به همراه خود بوجود آورده، توجه داشته
باشند. بایستی که با روشنفکران مترقی و کارگران بخش فرهنگ و اعتقادات ملاقات کنند. واقعیت این است که ملحق شدن نسل جوان
به حیات اتحادیهها ومبارزه آنان کمک میکند. نتایج
روشن و ملموس بزرگتر و بیشتر از طریق مبارزه
مردم عادی بدست می آید.
ما باید از همین فردا و تا کنگرهٔ
آینده به مبارزه متشکل و مشارکت کارگران
در سندیکاها توجهٔ بیشتری بکنیم. بطور مداوم و
پیوسته کار کنیم تا اتحادیهها، کمیتههای پایه، کمیتههای هدایت و راهبری و اشکال
دیگر مشارکت را - که به فعال کردن تودهها کمک نماید – بسازیم؛ در محلهای کار و
کارگاههای مختلف تمرکز نماییم. هم زمان، فدراسیون
جهانی سندیکاهای کارگری باید از جنبش
سندیکایی بازنشستگان حمایت و آنها را تقویت نماید؛ چرا که دولتها باسیاستهای خود
زندگی روزانه آنها را بسیار سخت و طاقت فرسا نمودهاند.
همبستگی بینالمللی
در چندین مادهٔ اساسنامه ما، بر اهمیت
انترناسیونالیزم کارگری، همبستگی کارگران و همبستگی بینالمللی در میان همه بخشهای
زحمتکشان در تمامی قارهها، کشورها و نواحی
تاکید شده است.
انترناسیونالیزم، بنیان استواری بوده و خواهد بود که تشکیلات
ما بر آن بنا شده است.
تجربهٔ تاریخی از سال ۱۹۴۵ تا به امروز این را تائید می کند. مبارزین زیادی بخاطر دفاع از انترناسیونالیزم
مورد حمله، تحت تعقیب قرارگرفته و یا از کار بیکار شده و یا به زندان افتادهاند. که
میتوان از مبارزات دراسپانیای فرانکو،
پرتغالِ سالازار، گواتمالا، یونان، کوبا، اندونزی، شیلیِ پینوشه، هاندورس،
ونزوئلا، کلمبیا، آفریقای جنوبی، مصر، خاورمیانه، عراق، یوگسلاوی و غیره نام برد و این
فهرست را انتهایی نیست. بویژه
در شرایط جهانی سازی سرمایهداری و تشدید تجاوزات امپریالیستی، همبستگی بینالمللی
نیاز به کیفیت جدید و ویژهگیهای نوین دارد، خصوصا در میان کارگرانِ شرکتهای چند
ملیتی، کارگرانِ انحصارات و کارتلها. در نتیجه امروزه، نیاز برای هماهنگی
وهمبستگی بینالمللی بیش از گذشته است.
در زمینه امر
همبستگی بینالمللی و نیازهای اعضای فدارسیون،
رهبری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری که در کنگره آتن انتخاب خواهند شد و بنا به
مواد ۶ و ۸ اساسنامه فدراسیون، بایستی که امکان برقراری «بودجه
همبستگی»
را بررسی نماید. امروزه وضعیت مالی ما
بسیار محدود بوده، ولی بهر حال ما باید از سازمانهایی که در شرایط سختی هستند- حتی
شده بصورت نمادین-
حمایت نماییم.
«ابزار» ایدئولوژیک
سندیکاهای کارگری
شرایط کنونی بسیار سخت و پیچیده است. در
این شرایط، سندیکالیستها، دوستان و رزمندگانی که با ما همراهی می کنند باید دانش
ایدئولوژیک و پایهای سندیکایی را دارا باشند. امروز
اشتیاق به قهرمان شدن و محکم بودن کافی نیست. البته
که آنها نیز مهم هستند. معهذا تبلیغات و
هوچی گریِ سرمایهداری و دولتهایشان دقیق
و شیادانه است.
انحصارات و شرکتهای چند ملیتی عوامل وعناصرشان را آموزش
میدهند.
ما همواره نیاز داریم که ابزار اتحادیهای
و ایدئولوژیکی خود را تقویت نماییم. با تشکیل سمینارهای
اتحادیههای کارگری، کلاسهای آموزشی، آموزشگاههای سندیکایی، تبادل تجارب، باید
سندیکالیستها و کارگران را آموزش داد تا بتوانند مسائل جهان امروزی را تحلیل و
بحرانهای امروزی را شناخته و راهکار بلند مدت را بتوانند در بیاورند.
ارتباط داشتن و شناخت دستاورد تئوری
مارکسیسم، به سندیکالیستها و رهبرانمان درهر کشور، هر ناحیه و بخش فرصت و توان
آن را میدهد که تا پیشتاز مبارزهٔ طبقاتی باشند.
در چارچوب این نیازهای امروزین ما باید
از مدارس سندیکالیستی، بنیادها و انجمنها، گروههای کاری که سازمانها و
اعضاء فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری که
در کشورهایشان در اختیار دارند استفاده نمائیم.
بکارگیری همهٔ
اشکال مبارزه
در طی مدت ۶۶ سال بنیانگذاری فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری،
ما از تمامی اشکال مبارزه استفاده کردهایم. از
ساده ترین شکل مانند یک اعتراض، یادداشت اعتراض (امضاء تومار)، تا تحصن و
اعتصابات.
ما از حق همهٔ مردم در تصمیم به مبارزات و اشکال مبارزه حمایت
و پشتیبانی می کنیم.
انتخاب زمان و شکل مبارزه مناسب با در نظر گرفتن شرایط ویژه منطقه، ناحیه و بخش و
نیز همکاریهای لازم تصمیم گیری میشود، و باید گامهای
بعدی را مهیا نموده و تضمینهای لازم برای اتحاد و همبستگی بنماید. ما
بایستی بسیاری از مبارزات ۵ ساله اخیر را به منظور بدست آوردن تجربههای جدید و
نتایج مفید مطالعه وبررسی نمائیم. مبارزهٔ کارگران
بخش دولتی و عمومی در آفریقای جنوبی، کارگرانِ ساختمانی و فلزکاران در شیلی و پرو،
اعتصابات عمومی و یکپارچه در هندوستان، در مکزیک، یونان، پرتغال، فرانسه، مبارزات
در کلمبیا و فیلیپین، مبارزه در کارخانهٔ فورد روسیه، اعتراضات باسک، کارگران
ایتالیایی، بلژیکی و غیره به ما احتمال و امکان تحلیل و درس آموزی و بررسی نقاط
ضعف و قوت آنرا میدهد.
در هر مورد فدراسیون جهانی سندیکاهای
کارگری و اتحادیههای کارگریِ بطور کلی بایستی که با دقت به مبارزه رزم جویانه و
جدی خود ادامه داده، و در هر موقعیتی مناسبترین شکل مبارزه را انتخاب نموده تا هم
محتوای مبارزه را ارتقا داده وهم به نتایج مشخص و مثبتی برسند. ما
باید بدون مستثنی کردن اشکال مختلف مبارزه، باید اصولیت و پایداری و اراده خود را
برای مبارزه نشان دهیم.
خواستها بر اساس
نیازهای جدید
توانایی تصمیم گیری در محتوای درخواستها
و اهداف مبارزه برای هر زمان دارای اهمیت ویژه خود در چارچوب مبارزه طبقاتی دارد. تجربههای مثبت و منفی در این موارد
زیاد است. همیشه بحثهای زیادی در مورد اینکه چه چیزهایی واقع گرایانه بوده و چه
چیزهایی امکان پذیر است، خواهد بوده. ما اعتقاد داریم که
مطمئنترین محک برای کارگران و تودهها درخواست نیازهای روزانه آنها، که برای
بقای حیاتشان لازم است، خواهد بود. نیازهایی مانند دستمزد، آموزش و پرورش، سرگرمی
و تفریحات، بازیابی توانایی کار نیروی کار. اتحادیههای
کارگری باید اهدافشان را بر مبنای این احتیاجات تعیین نمایند.
امروزه افزایش بسیار زیاد بهرهوری
نیروی کار، استفاده از تکنولوژی نو در تولید، ارتقا سطح آموزشی و فرهنگی کارگران نشانی
از بالا بودن نیازهای ما است. مردم باید بهتر و
طولانیتر زندگی کنند واین هدف ما است.
نقش رسانهها - ارتباطات
در این عصر تکنولوژی و
ارتباطات نقش رسانهها اهمیتی بسزاء و
عظیم و تأثیرپذیری دارند. اگر ما دقت کنیم که
چگونه امپریالیستها از رسانهها در کودتای سال ۲۰۰۲ علیه چاوز در ونزوئلا، در ۱۹۹۰- ۱۹۸۹
در واژگونی و فروپاشی کشورهای سوسیالیستی، در ۲۰۰۳ در عراق، در حملهٔ نیروهای ارتشی اسرائیل
به فعالان ترکیهای در۲۰۱۰ استفاده
نمودند، ما به این نتیجه خواهیم رسید: جنبش سندیکایی
طبقاتی باید در بکارگیری رسانهها زیرکتر، مبتکرتر و کاردانتر بوده و از آنها
بهتر استفاده نماید.
سندیکاها و سازمانهای ما نیاز به آموزش و آگاهی دارند. سمینارهایی
که در این سال در آتن برای تعلیم و تربیت سندیکالیستهای آفریقایی با استفاده از
رسانههای الکترونیکی و چاپی آغاز گشته است از نیازهای نوین بسیار دور است.
رهبری جدید فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری که قرار است در شانزدهمین کنگرهٔ فدراسیون انتخاب شود، برنامهای مشخص و
مستقیم برای همهٔ موارد و موضوعاتِ مربوط به رسانهها و کارگران در رسانهها ایجاد
خواهد نمود.
ادامه
در شماره آینده اتحاد کارگر