اجرای برنامههایی نظیر آزادسازی اقتصادی و خصوصی سازی طی بیش از دو دهه اخیر لطمات جدی به زندگی و امنیت شغلی طبقه کارگر و زحمتکشان وارد ساخته است. زنان کارگر میهن ما بیشترین صدمات را از اجرای این سیاست متحمل شده اند.
مطابق آمارهای رسمی از زمان آغاز اجرای نسخههای اقتصادی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی توسط دولتهای مختلف جمهوری اسلامی قدرت خرید کارگران ایران به شدت کاهش یافته است. فقط در چند سال اخیر شکاف طبقاتی ۱۵ برابر گردیده که به این معناست، میلیون ها کارگر و در درجه اوّل زنان کارگر با تنزل سطح زندگی و نابودی امنیت شغلی مواجه شده اند.
آمار دیگری که توسط مرکز آمار جمهوری اسلامی انتشار یافته حاکی از آنست که با گسترش برنامه خصوصی سازی و حذف یارانهها، نرخ بیکاری زنان خصوصاً زنان کارگر افزایش داشته است.
مطابق آمار منتشره در خبرگزاری ایلنا 5 اسفند ماه، زنان کارگر یک سوم مردان دستمزد دریافت میکنند.
تعطیلی و رکود کارخانهها و مراکز صنعتی ـ خدماتی سبب بیکاری بخش وسیعی از زنان کارگر طی سالیان اخیر شده است. بر اثر سیاستهای تبعیض آمیز جمهوری اسلامی دستیابی زنان کارگر به مشاغل صنعتی و حضور آنها در بخش تولید و صنعت بسیار محدود گردیده و به ناچار اغلب زنان کارگر در بخشهای خدماتی مشغول بکار هستند. بعلاوه گروه بزرگی از زنان کارگر در کارگاههای کوچک که از شمول قانون کار خارج به شمار می آیند به کار گرفته می شوند. در این کارگاه ها از رعایت قانون کار، دستمزد مصوبه شورای عالی کار، حق بازنشستگی، بیمه و سایر مزایای قانونی خبری نیست. در حقیقت زنان کارگر در شرایط فوق العاده غیر انسانی و ناگوار در کارگاههای کوچک و بخش خدمات وادار به کار می شوند. علت این وضعیت تبعیض در اشتغال زنان است. آخرین برآوردهای آماری نشان میدهد، نرخ بیکاری در زنان بیش از مردان است و در سطح ۲۰/۹ درصد قرار دارد. آمار بیکاری زنان دو برابر مردان است.
زنان کارگر به تجربه روزمره دریافتهاند که بدون برپایی و عضویت در سندیکاهای واقعی که بر پایه صحیح طبقاتی سازمان داده شده باشد، قادر به تامین حقوق و مطالبات خود نیستند. زنان کارگر به عنوان بخش جدایی ناپذیر طبقه کارگر ایران خواستار احیای حقوق سندیکایی و حق تشکل یابی و اعتصاب هستند. یکی از جدیدترین و اصلی ترین مطالبه زنان کارگر دریافت دستمزد مساوی در برابر کار مساوی با مردان است.
طرح و مبارزه برای تحقق خواستهها و حقوق زنان کارگر بخشی از مبارزه جنبش سندیکایی موجود کارگران ایران قلمداد می گردد.
برخی از مهم ترین و فوری ترین مطالبات زنان کارگر عبارتند از؛
*ـ زنان کارگر در برابر کار مساوی با مردان مزد مساوی دریافت کنند؛
*ـ به تبعیض در اشتغال پایان داده شود؛
*ـ تبعیض جنسیتی در برخورداری از کار مناسب پایان یابد؛
*ـ حق انتخاب پوشش و آزادی آن برای زنان کارگر تضمین شود؛
*ـ محل شغلی زنان کارگر در دوران استراحت قبل و بعد از زایمان محفوظ بماند و کارفرما حق اخراج او را نداشته باشد؛
*ـ اشتغال زنان در کارهای سخت و زیان آور طبق معیارهای بینالمللی تعیین و اجبار آنان به اشتغال در این نوع کارها قدغن گردد؛
*ـ برای تمام کارگران و از جمله زنان کارگر بدون استثنا بیمه بیکاری برقرار گردد.
*ـ حق زنان در استفاده از مرخصی قبل و بعد از زایمان به رسمیت شناخته شده و اجرا شود؛
*ـ کارِ کارگرانِ کمتر از ۱۶ سال ممنوع و برای کودکان خانوادههای کارگری و در درجه اوّل زنان کارگر که سرپرست خانوار هستند، در سنین ۱۴ تا ۱۶ سالگی کار آموزی با دریافت حقوق در نظر گرفته شود؛
*ـ شرایط پرداخت حق اولاد با توجه به منافع زنان کارگر تعیین و حق اولاد شامل تمامی زنان کارگر (خصوصاً سرپرست خانوار) شود؛
*ـ هر نوع تبعیض در حق زنان کارگر بویژه در زمینه حق بازنشستگی، انتخاب شغل و حق بیمه الغا گردد؛
این مطالبات در عین حال از زمره خواستها و آماجهای جنبش سندیکایی کارگران ایران نیز هست. زنان کارگر به عنوان بخش جدایی ناپذیر طبقه کارگر می توانند و باید در مبارزات صنفی ـ سندیکایی نقش مهم و تاثیر گذاری بر عهده داشته باشند.