جنبش سندیکایی
و چهرههای آن
جنبش سندیکایی زحمتکشان ایران در طول فعالیت خود فراز و
فرودهای بسیاری را تجربه کرده و به سنتهای ریشهدار انقلابی مسلح شده است. نقش
فعالان و مبارزان جنبش سندیکایی در مراحل مختلف در بقا و تکامل این جنبش فراموش نشدنی
است. اتحاد کارگر، بولتن ماهیانه کمیته روابط سندیکایی ایران در پی رشته مقالههای
خود برای شناساندن مبارزان جنبش سندیکایی اینک به معرفی یکی از فرزاندان فداکار و
قهرمان طبقه کارگر ایران، مبارز شهید محمد جانجانیان دبیر وقت سندیکای کارگران
بافنده سوزنی می پردازد.
محمد جانجانیان
سندیکالیست آگاه و انقلابی شجاع
نقش تاریخی طبقه کارگر ایران در انقلاب مردمی بهمن و شکست
رژیم سلطنتی به میزان زیادی به فعالیت خستگی نا پذیر فعالان و مبارزان جنبش کارگری
بطور عام و سندیکالیستهای آگاه و مجرب بطور خاص بستگی داشت. افشاندن بذر آگاهی
طبقاتی و سندیکایی در میان تودههای وسیع کارگران در مراکز صنعتی و خدماتی و
سندیکاها و تشکلهای موجود آن زمان توسط مبارزان سندیکالیست و کارگران پیشرو صورت
گرفت که سرانجام نتیجه آن اعتصابهای بزرگ در سال 1357 و به زانو درآمدن رژیم
وابسته به امپریالیسم بود. محمد جانجانیان به عنوان یک کارگر پیشرو، انقلابی و شجاع
و سندیکالیست آگاه یکی از آن مبارزان قهرمانی است که هدایت و سازماندهی اعتصابهای
مختلف کارگری را در سالهای 56 ـ 57 بر عهده داشت. محمد جانجانیان در اواخر دهه
بیست خورشیدی در شهر همدان چشم به جهان گشود. او فرزند یک خانواده بسیار محروم بود
و از این رو از همان نوجوانی مجبور به کار و تأمین مخارج خانواده اش شد. چهارده
سال بیش نداشت که برای یافتن کار بهتر و درآمدی برای زندگی، به تهران مهاجرت کرد.
ابتدا در شرکتهای مختلف به عنوان کارگر ساده مشغول بکار شد. روزها کارگری میکرد
و شبها درس می خواند. فشار زندگی باعث گردید نتواند به تحصیل ادامه دهد و از کلاس
پنجم متوسط ترک تحصیل کرد. او امّا درس واقعی زندگی را میان تودههای محروم جامعه
آموخت. نخستین بار در کارخانه مستوفی مشغول بکار شد. آشنایی با محیط جدی کارگری برای او که
با پوست و گوشت خود فقر و بیعدالتی را لمس می کرد، حاوی تجربههای پُر ارزش بود. خیلی
زود از این کارخانه اخراج شد، زیرا از حقوق کارگر و حق کارگر سخن میگفت. این
نخستین آشنایی وی با تضاد طبقاتی، ظلم اجتماعی و استثمار بود. در چندین کارخانه دیگر
مشغول بکار شد امّا روح نا آرام و جویای حقیقت جانجانیان سبب میگردید، کارفرمایان
فوری او را اخراج کرده و از "شر" این کارگر جوان و شجاع راحت شوند. در
همین دوران نخستین آموزشهای سندیکایی را فرا گرفت. به عنوان کارگر بافنده شروع
بکار کرد. سندیکاهای صنوف در آن زمان شماری از وفادارترین کارگران و سندیکالیستهای
انقلابی را در خود جای داده بوند، که علیرغم تلاش ساواک و گزمگان رژیم سیاه
سلطنتی به کار پُر ثمر اشتغال داشتند. محمد جانجانیان خیلی زود به عضویت سندیکای
کارگران بافنده سوزنی درآمد. عضویت او در سندیکا و آشنایی با برخی مبارزان پیش
کسوت جنبش سندیکایی نظیر حسین سمنانی از سندیکای کفاشان، محمد علی طبرسی از
سندیکای بافنده سوزنی و مظاهری از فعالان ثابت قدم سندیکایی در آن دوران، دریچهای
جدید از زندگی در برابر این جوان حقیقت جو گشود. اصول فعالیت سندیکایی و سنتهای
ظبقاتی و انقلابی را نزد مبارزانی چون طبرسی و مظاهری فراگرفت. او در ادامه این
آگاهی طبقاتی در سال 1355 به حزب پُر افتخار طبقه کارگر ایران، حزب تودۀ ایران
پیوست. او به مثابه یک سندیکالیست آگاه و پیشرو اصول و موازین فعالیت سندیکایی را
با دقت و مهارت به کار میبرد و در عین حال رزمنده بیباک حزب تودههای کار و
زحمت، سنگر تسلیم ناپذیر کارگران یعنی حزب تودۀ ایران بود. در همین دوران یعنی سالهای
55 ـ 56 به علت آگاهی طبقاتی، مهارت در فعالیت سندیکایی و شجاعت مثال زدنیاش به
عضویت هیأت مدیره سندیکای کارگران بافنده سوزنی درآمد و یکی از دبیران آن شد.
فعالیت پُر ثمر محمد جانجانیان در سال های 56 ـ 57 و نقش ماندگار در اتحاد عمل
سندیکاهای کارگری موجود آن زمان بویژه سندیکاهای کارگری صنوف فراموش نشدنی است. او
ضمن آن که از سازمان دهندگان اعتصابهای کارگری بخش صنوف بود و در عین حال وحدت
عمل میان سندیکاهای کارگران صنوف با کارگران صنعت نفت، برق و دیگر بخشها را با
فعالیت خستگی ناپذیر و شبانهروزی تأمین می کرد. به عنوان یک انقلابی آگاه و توده
ای استوار در سنگر انقلاب بسود استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی و نابودی رژیم شاه و
ارباب آمریکایی آن میرزمید. نقش محمد جانجانیان در اتحاد عمل سندیکاهای کارگری در
جریان اعتصابهای بزرگ سال 57 از یادها نخواهد رفت. او منادی اتحاد عمل صنفهای
کارگری و جنبش سندیکایی به شمار میرفت و تمام زندگی او طی این دوران به این امر
خطیر مربوط میگردید. محمد جانجانیان به عنوان دبیر سندیکای کارگران بافنده سوزنی
در جریان نبرد مسلحانه در روزهای 21 تا 23 بهمن سال 1357 فعالانه حضور داشت و در
بامداد روز 23 بهمن 57 در میدان ارک تهران با گلوله مزدوران رژیم تبهکار شاه به
شهادت رسید، او نمونه درخشانی از کارگر آگاه و انقلابی و یک سندیکالیست مجرب است.
نام او با افتخار بر پرچم خونین جنبش کارگری ایران حک شده است. از او بیاموزیم و
راه او را ادامه دهیم!